جدول جو
جدول جو

معنی حسین طیبی - جستجوی لغت در جدول جو

حسین طیبی
الطیبی، نامش حسین بن محمد بن عبدالله الطیبی. وی ازعلماء حدیث و تفسیر و بیان بود. ثروتی فراوان از ارث پدر و تجارت به دست آورده و تمامی را بمصارف خیریه رساند بحدی که در پایان عمر فقیر و نیازمند شد. مردی فروتن و با ارباب بدعت سخت مخالف بود. پیوسته ملازم تعلیم طلاب بود و نسبت به بینوایان آن طبقه انفاق و احسان میکرد. در استخراج دقائق از کلام حق و سنت پیمبر آیتی بود. وی را ضعف باصره عارض شده بود. از تألیفات وی یکی ’التبیان فی المعانی و البیان’ است که بطبع نرسیده. دیگر شرح کشاف در تفسیر و شرح مشکاه المشکاه در حدیث است. وفات وی بسال 743 هجری قمری بوده است. نقل از الدرر الکامنه. (الاعلام زرکلی ج 1 ص 259)
لغت نامه دهخدا
حسین طیبی
(حُ سَ نِ طَیْ یِ)
ابن محمد بن عبدالله طیبی ملقب به شرف الدین و متوفی در 13 شعبان 743 هجری قمری / 1342 میلادی او راست: ’الکاشف عن حقایق السنن النبویه’ و جز آن. (معجم المؤلفین) (درر الکامنه ج 2 ص 68) (شذرات الذهب ج 6 ص 137) (بدر الطالع ج 1 ص 239) (بغیه الوعاه228) (کشف الظنون) (روضات ص 224) (زرکلی ج 1 ص 259)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(حُ سَ نِ کُ تُ)
ابن عبدالله یمین شاعر. دیوان شعر دارد. و در 1152 هجری قمری 1730/ میلادی زنده بوده است. (معجم المؤلفین)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ)
ابن جمال الدین حسین قهستانی. او راست: شرح قصیدۀ ابن سینادر نفس و روح (عینیه ؟). (هدیه العارفین ج 1 ص 332)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ بَ)
ابن علی (الشیخ الحافظ...). تبصره العوام مرتضی رازی را از فارسی به عربی ترجمه کرده است. (ذریعه ج 4 ص 212)
لغت نامه دهخدا
(حُ سِ بِ)
دهی است از دهستان هنام و بسطام بخش سلسلۀ شهرستان خرم آباد. واقع در 12هزارگزی خاور الشتر و 12هزارگزی خاور راه خرم آباد به الشتر، ناحیه ای است واقع در جلگه. سردسیر مالاریائی. دارای 180 تن سکنه میباشد. فارسی، لکی زبانند. از سرآب هنام مشروب میشود. محصولات آنجا غلات، لبنیات، پشم، حبوبات. اهالی به کشاورزی و گله داری گذران میکنند، راه مالرو است. ساکنین از طایفۀ حسنوند بوده برای تعلیف احشام، زمستان قشلاق میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ تُ جَ)
ابن محمد بن حسین بن حسین تجیبی قرطبی. ادیب مهندس و منجم و شاعر. بر ابن برغوث ریاضی تلمذ کرد و به مصر و یمن شد و در یمن در 456 هجری قمری 1064/ میلادی درگذشت. او راست: ’زیج مختصر’ به روش هند و سند. (معجم المؤلفین) (معجم الادباء ج 4 ص 92) (نفح الطیب ج 9 ص 266) (هدیه العارفین ج 1 ص 310)
لغت نامه دهخدا
(لِ)
حسین بن علی بن حسن بن حسن بن علی بن ابیطالب. از سادات بزرگوار و دلاور است. وی نزد مهدی عباسی آمد و مهدی چهل هزار دینار به او بخشید، ولی طالبی همه آن مبلغ را در بغداد و کوفه به مردم بذل و بخشش کرد. آنگاه از هادی رفتاری دید که مایۀ خشم او شد و از این رو به مخالفت با وی برخاست و در مدینه خروج کرد ومردم درباره اینکه کتاب و سنت مخصوص مرتضی از خاندان محمد است با او بیعت بستند، هادی در نتیجۀ این قیام تنی چند از سرداران لشکر خویش را بکشتن او مأمور کرد و آنان با وی جنگیدند و وی را به قتل رسانیدند (169 هجری قمری) و سر او را نزد هادی بردند، ولی هادی محزون و متأسف گردید. (از الاعلام زرکلی ج 1 ص 253)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ طَ بَ)
ابن اردشیر بن محمد کاتب ملقب به نجم الدین و مکنی به ابوعبیدالله. شاگرد نجیب الدین یحیی (601- 689 هجری قمری). بوده و از وی اجازۀ روایت دارد. (ذریعه ج 1 ص 253)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ طَ بَ)
کمال الدین بن شهاب الدین اسماعیل طبسی نیشابوری. متخلص ’فنائی’. در 904 هجری قمری بصدارت هرات منصوب شد. رجوع به حسین فنائی شود
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ طَ)
کمال الدین سیستانی یا سمعانی. شاعر سدۀ یازدهم هجری است. (ذریعه ج 9 ص 644)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ طَ)
از اطباء زمان میرزا ابوالقاسم بابر و سلطان ابوسعید بود. و برادرزاده اش مسیح الدین حبیب الله نیز پزشک بود. (رجال حبیب السیر ص 187)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ زَ)
ابن محمد بن یحیی زیدی حسینی. او راست: دستور المنجمین به فارسی که در 891 هجری قمری نگاشته است. (ذریعه ج 8 ص 168)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ لَ)
ابن حمزۀکوفی، پسر دختر ابوحمزۀ ثمالی است و او را ابن ابی حمزه نیز گویند. کتاب حدیث دارد. (ذریعه ج 6 ص 223)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ مَ بُ)
ابن معین الدین حکیم صوفی یزدی متخلص به منطقی. در میبد یزد متولد شد و در 870 هجری قمری / 1466 میلادی درگذشت. او راست: شرح هدایهالحکمه و شرح کافیه نحو معروف به ’مرضی الرضی’. (روضات ص 258) (اعیان الشیعه ج 27 ص 282) (معجم المؤلفین از بروکلمان ج 2 ص 294) (هدیهالعارفین ج 1 ص 316) (ذریعه در نامهای کتب او) (مجلۀیغما سال اول شمارۀ 5 ص 221) (سبک شناسی ج 3 ص 225)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ وَ هََ)
ابن عبدالله گیچه چی زاده رومی متخلص به وهبی قاضی حلب بود وعزل شده، در 1149 هجری قمری درگذشت. دیوان شعر و ’سورنامه’ به نظم ترکی دارد. (هدیه العارفین ج 1 ص 325)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ چَ لَ)
ابن عبدالله ادنه وی حنفی ملقب به آلی. او راست: ’عقود الجمان’ و ’لجه اللغات’ و جز آن و در 1050 هجری قمری 1640/ میلادی درگذشت. (هدیه العارفین ج 1 ص 322 و معجم المؤلفین)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ حَ)
ابن رستم رومی. از قضاه مدینه بود و در بازگشت به مصر در 1023 هجری قمری درگذشت. او راست: ’التجوید الصحیح’ و جز آن. (معجم المؤلفین از کشف الظنون) (هدیه العارفین ج 1 ص 321)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ حَ لَ)
ابن عمر بن حسن بن عمر بن حبیب حلبی ملقب به شرف الدین در جمادی دوم 712 هجری قمری / 1312 میلادی متولد و در حلب 777 هجری قمری / 1376 میلادی درگذشت. او راست: ’الفهرست’ و ’المشیخه’. (معجم المؤلفین از شذرات الذهب ج 6 ص 351)
ابن حبیب ملقب به بدرالدین. درگذشتۀ779 هجری قمری او راست: فصول الربیع. (کشف الظنون)
لغت نامه دهخدا
(حُ سِ نِ خُ صَیْ)
ابن حمدان بن خصیب مکنی به ابوعبدالله. فقیه و شاعر. او راست: ’کتاب فی اسماء النبی و اسماء الائمه و الاخوان’ و المائده. (معجم المؤلفین ج 4 ص 5)
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ نِ)
ابن محمد بن عبدالله ، ملقب به شرف الدین دمشقی. درگذشتۀ 743 هجری قمری او راست: التبیان در معانی و بیان و جز آن. (هدیه العارفین ج 1 ص 283) (روضات ص 224)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ خَ)
ابن حسن ارموی. از شعرای دمیهالقصر است و نظام الملک را در 462 هجری قمری مدح گفت. (ذریعه ج 9 ص 299)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ ضُبْ بی)
ابن هارون ابوعبدالله بغدادی محدث. متوفی 378 هجری قمری او راست: الامالی. (هدیه العارفین ج 1 ص 305)
لغت نامه دهخدا